شیطان رفت...


اج سعید قاسمی میگفت توی کانال حنظله شهید بیرون آوردیم:
توی جیب پیراهنش یه کاغذ بود نوشته بود:
برادرم نگاهت!
خواهرم حجابت!
میگن شهدای گردان حنظله توی کانال پنج روز بدون آب و غذا محاصره
بودن در مقابل نیروهای زرهی دشمن،
به بچه ها میگفتن فقط به خمینی فحش بدید تا دست از سرتون برداریم
میگن هر چند ساعت یک بار یکی بلند میشده الله اکبر میگفته، ولی چون
لباش خشک بوده لبها خونی میشده
وبا لب خونی میگفت :
الله اکبر
یادشان گرامی

از پيامبر اكرم سؤال شد: چگونه است كه همه مؤمنين در قبر مورد سوال و امتحان قرار ميگيرند مگر شهيد؟ حضرت فرمود: امتحانى كه در زير برق شمشير داده است، براى او كافى است. (کنز العمال - جلد 4 - ص 595 )

همت،همت،مجنون...
حاجی صدای منو می شنوی...
همت،همت،مجنون...
_مجنون جان بگوشم...
_حاجی جان،اوضاع خیلی خرابه برادر...
محاصره تنگ تر شده...
اسیرامون خیلی زیاد شدند اخوی...
خواهرا و برادرا رو دارن قیچی می کنن...
این جا شیاطین مدام شیمیایی می زنن...
برادر،خیلی به بچه ها تذکر می دیم ولی انگار همه رو موج گرفته و تذکر فرمانده ی خط روی کسی اثر نداره...
عامل خفه کننده دیگه بوی گناه می ده...
همت جان بگوشی...؟
حاجی به خواهرا میگیم چادرتون رو بگیرید جلوی صورتتون تا بوی گناه رو استنشاق نکنید و شیمیایی بشید...ولی کو اخوی گوش شنوا...؟!
حاجی برادرامون اوضاعشون خرابه...همش میگیم برادر نگاهت، برادر نگاهت...این ترکشای نگاه برادرا انگار فقط قلب رو می زنه...
کمک می خوایم حاجی...خیلی ها از دست رفتنا...خیلی ها خط رو ول کردنا...خط داره می شکنه...
دشمن یه سلاحی داره شکل بشقاب می مونه، بهش میگن ماهواره.حاجی ماهواره تیر تراش
گرفته...نمی دونی چیه؟!! صد رحمت به دوشکا به خدا...
به بچه های اونجا بگو کمک برسونید...اتیش عقبه ضعیفه...
داری صدا رو حاجی...
همت،همت،مجنون...
همت،همت،مجنون...


